معنی اسب ناپلئون

حل جدول

اسب ناپلئون

مادانگو


ناپلئون

برجسته ترین فرمانده فرانسه

محبوس جزیره سنت هلن

لغت نامه دهخدا

ناپلئون

ناپلئون. [پ ُ ل ِ ئُن ْ] (اِخ) سکه ٔ طلای بیست فرانکی که ابتدا با نقش ناپلئون اول و بعد در زمان ناپلئون سوم با نقش او انتشار یافت.


ناپلئون ویل

ناپلئون ویل. [پ ُ ل ِ ءُ] (اِخ) شهر کوچکی است در ایالت لوئیزیانای امریکا. جمعیت آن 4000 تن است.


ناپلئون سوم

ناپلئون سوم. [پ ُ ل ِ ءُ ن ِ س ِوْ وُ] (اِخ) برادرزاده ٔ ناپلئون اوّل است و پدرش لوئی بناپارت پادشاه هلند و مادرش هورتانس بوهارنه بود. در سال 1808 بدنیا آمد دوران جوانی خود را با ماجراها و حوادث گذراند. در سال 1836 در استراسبورگ و در 1840 در بولونی علیه لوئی فیلیپ پادشاه فرانسه قیام کرد و گرفتار شد و به زندان ابد محکوم گردید. دیری نگذشت که در لباس یک بنا از زندان هام به بلژیک گریخت. ناپلئون سوم پس از انقلاب سال 1848 به فرانسه برگشت و خود را جانشین و محیی افکار ناپلئون اول وانمود کرد و بعنوان برقرار کننده ٔ نظم و امنیت عمومی از طرف استانهای فرانسه به ریاست جمهوری برگزیده شدو در 10 دسامبر 1848 رسماً به این مقام رسید. هر چند که او به حفظ و مراعات قانون اساسی سوگند یاد کرده بود ولی پس از سه سال در 2 دسامبر 1851 شخصیتهای جمهوریخواه و سلطنت طلب پاریس را بازداشت کرد و مجلس را منحل ساخت. او با خشونت و بیرحمی تمام مخالفان خودرا سرکوب کرد و در نتیجه ٔ مراجعه به آراء عمومی برای ده سال دیگر به ریاست جمهوری انتخاب شد و در سال بعد با یک مراجعه ٔ دیگر به آراء عمومی به امپراطوری رسید. تاریخ امپراطوری دوم به سه دوره تقسیم میشود:
دوران اول آن بین سالهای 1852 تا 1860 است در این دوره ناپلئون سوم در نتیجه ٔ وضع قانون امنیت عمومی با استبداد و قدرت تمام سلطنت کرد، در دوره ٔ دوم که از 1860تا 1867 مدت گرفت بعضی مصونیتها و آزادیها به مردم داده شد، و در دوره ٔ سوم بین سالهای 1868 تا 1870 ناپلئون سوم «امپراطوری لیبرال » اعلام کرد. در این دوره حکومت امپراطوری دست به اصطلاحات اجتماعی زد، صنایع و کشاورزی و بازرگانی را تشویق و بنگاههای خیریه دایر کرد. ناپلئون سوم نیز با اروپائیان جنگهائی کرد: برای برتری یافتن بر کشورهای اروپائی جنگ کریمه را که از سال 1854 تا سال 1856 طول کشید ایجاد کرد و با معیت انگلستان در چین مداخله نمود و «کوشن شین » را به تصرف درآورد. در ایتالیا و مکزیک مداخله هائی نمود وبا پروس اعلان جنگ کرد. ولی در این جنگ در سدان به اسارت افتاد (اول سپتامبر سال 1870) و پس از آنکه مدتی در اسارت آلمانها بسر برد بالاخره مجلس ملی فرانسه او را از امپراطوری عزل کرد. ناپلئون سوم در سال 1873 م. درگذشت.


ناپلئون دوم

ناپلئون دوم. [پ ُ ل ِ ءُ ن ِ دُوْ وُ] (اِخ) فرزندناپلئون اول و مادرش ماری لوئیز است. در قصر تویلری بدنیا آمده و از زمان کودکی پادشاه روم نامیده شد. پس از برکناری ناپلئون اول از امپراطوری فرانسه بوسیله ٔ مجلسین به امپراطوری برگزیده شد. او سراسر زندگی خود را نزد جدش فرانسوای دوم امپراطور اطریش در قصر«شونبرن » با عنوان دوک دو ریشتادی گذراند و به سال 1832 در همانجا مرد و در سال 1940 خاکستر جسدش را به انوالید منتقل ساختند.


اسب

اسب. [اَ] (اِ) یکی از مهره های شطرنج که شکل اسب دارد.
- اسب و فرزین نهادن، اسب و فرزین به طرح دادن و بازی را بردن. کنایه از غالب شدن و زیادتی کردن. (برهان). افکندن حریف قوی اسب و فرزین را از مهره های خود تا حریف ضعیف را سهولتی باشد در مقاومت:
اختران بابخت او شطرنج رفعت باختند
بخت او هر هفت را اسب و رخ و فرزین نهاد.
امیرمعزی.
گدائی که بر شیر نر زین نهد
ابوزید را اسب و فرزین نهد.
سعدی.
فرزین بنهی دو عرصه رستم را
آنجا که بلعب اسب کین توزی.
؟
رخت مه را رخ و فرزین نهاده ست
لبت بیجاده را صد عشوه داده ست.
؟
|| یک روی قاب و شتالنگ در بازی:
با بخت تو بدخواه شتالنگ غرض باخت
لیکن به نقیض غرضش اسب خر آمد.
سیف اسفرنگ.

فرهنگ فارسی هوشیار

ناپلئون

پر پره ی تلایی بار خش شاه فرانسه ناپلیون یکم (‎ 1821- 1769) ‎، (اسم) سکه طلای 20 فرانکی که ابتدا باتصویرناپلئون اول وسپس در زمان ناپلئون سوم با تصویر امپراتور اخیر درفرانسه رواج یافت.

فرهنگ فارسی آزاد

ناپلئون سوم

ناپلئون سوم (ناپلئون) (Charles Louis)، (1873- 1808) پادشاه فرانسه که در سال 1852 خود را امپراتور نامید. لوح اولِ الهی خطاب به نامبرده در ادرنه از قلم اعلی نازل و به وسیله سفیر فرانسه برای وی ارسال گردید لوح دوم در قشله عسکریه توسط قنسول فرانسه ارسال شد. طولی نکشید که انذارات الهیه در باره وی بوقوع پیوست و در 1870 دوره امپراتوری وی خاتمه یافت و مخذول و محبوس گردید،

تعبیر خواب

اسب

اگر دید بر اسب ابلق نشسته بود، دلیل بر کاری کند که بر وی گواهی دهند. اگر دید بر اسب سیاه نشسته بود، دلیل بر کاری نماید که وی را مال و مهتری حاصل شود. اگر بیند بر اسب کمیت بود، دلیل که از پادشاه قوت و بزرگی یابد. اگر دید بر اسب اشقر (سرخ مو) بود، دلیل است بر صلاح دین و حرمت او از پادشاه. اگر دید بر اسب زرد بود، دلیل که اندک بیماری یابد و بر اسب سمند همین دلیل بود. اگر بیند بر اسب جرمه بود، دلیل است بر خیر و صلاح. اگر دید که بر اسب سلیس بود، دلیل است زن خواهد. اگر دید از اسب فرود آمد، دلیل است از شرف و بزرگی بیفتد. اگر دید از اسب برهنه فرود آمد، دلیل که از گناه و معصیت بازایستد. اگر بیند بر اسب نشسته بود و سلاح تمام پوشیده بود، دلیل که شرفو بزرگی یابد، چنانکه شخص از آن مانع نباشد و دشمن بر او ظفر نیابد. اگر بیند اسب را همی تاخت تا جنگ نماید، دلیل که از وی گناهی در وجود آید با ترس و وهمی بدو رسد، بر قدر تاختن اسب. اگر دید بر اسب نشسته بود و اسب او را در مسجد برد، هیج خیر اندر این نبود، مگر بیند که اسب او را از آنجا بیرون آورد. اگر دید اسب او را مراغمه همی کرد، دلیل که مال و دولت یابد. اگر بیند اسب با وی سخن گفت، دلیل بود که کاری نماید که مردمان از او به شگفت آیند. اگر دید اسب بیگانه در سرای وی درآمد، یا درکوچه وی، دلیل که مدری شرف و نام دار در سرا یا در کوچه وی درآید، به قدر و قیمت اسب و در آنجا مقام سازد. اگر دید اسبی از کوچه او بیرون رفت، دلیل کند که مردی شریف از کوچه او غائب شود، یا بمیرد - اب‍راه‍ی‍م‌ ب‍ن‌ ع‍ب‍دال‍ل‍ه‌ ک‍رم‍ان‍ی

اسب تازی را به خواب دیدن، دلیل بزرگی و عز و جاه بود. اگر دید بر اسب تازی نشسته بود و آن اسب مطیع و به فرمان او بود، دلیل که عز و بزرگی دولت یابد، بر قدر نیکوئی و قیمت اسب. اگر دید که اسب را فرا گرفته یا کسی بدو داد و بر وی نشست، دلیل که شرف و بزرگی یابد، لیکن کمتر از آن که در اسب تازی گفتیم و اگر دید از آن اسب چیزی کم بود، یازین یا نمد زین یا لگام، دلیل که بر قدر آن نقصان در بزرگی او بود. اگر بیند اسب وی را دم انبوه و دراز بود، دلیل که بر قدر آن وی را خادمان باشند و چاکران و اگر دم اسب او بریده بود، دلیل که وی را خادمان و چاکران نباشند. اگر بیند چیزی از اندام اسب او ناقص بود، دلیل که به قدر آن از عز و شرف او نقصان بود. اگر دید با اسب جنگ و نبرد همی کرد و اسب غالب بود و فرمانبر وی نبود، دلیل که مصیبت و گناه نماید. - حضرت دانیال

اسب در خواب، هوای نفس بیننده خواب بود و اگر اسب خویش را سرکش بیند، دلیل که هوای نفس او سرکش باشد و اگر دید اسب خویش مطیع و فرمانبر بود، دلیل که هوای نفس او صعب تر بود به بدی، و بدانکه هر اندامی از اندامهای اسب، نشان بود از پادشاه. اگر خون پادشاه را بر اسب بیند عز و رفعت او بود و مردم عامه اسب به خواب دیدن، عز و بخت بود. اگر بیند اسبی مجهول از محلی بیرون آمد، دلیل که یکی از بزرگان محله از دنیا برود. - جاحظ

اگر بیند بر اسب برهنه نشسته بود، دلیل که مصیبت و معصیت و گناه او بیشتر بود. اگر آن اسب از شخصی دیگر بود، آن چه گفتیم خداوند اسب را بود. اگر دید اسب برهنه بود. لکن مطیع او شد، دلیل بر بزرگی و شرف او بود. اگر بیند بر اسبی نشسته بود و آن اسب بر بام خانه یا بر دیوار ایستاده بود، دلیل آن چه گفتیم از گناه بیشتر و صعب تر نماید. اگر بیند بر اسبی نشسته بود و آن اسب بر هوا می پرید، یا بیند کهم آن اسب را پرها بود و چون مرغ همی پرید، دلیل که وی را شرف و بزرگی بود در دین و دنیا باشد که خداوندش سفر نماید. - محمد بن سیرین

دیدن اسب در خواب بر پنج وجه بود. اول: عز، دوم: مرتبت، سوم: فرمانروایی، چهارم: بزرگی، پنجم: خیرو برکت. اگر بیند یوزه بر اسب او نشسته است، دلیل که جهودی با زن وی فساد نماید. اگر بیند سگی بر اسب نشسته بود، دلیل که مغی با زن او فساد نماید. اسپندان - امام جعفر صادق علیه السلام

معادل ابجد

اسب ناپلئون

202

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری